25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
mess kit
mess of pottage
mess hall
mess about
flag officer
officering
بیشتر بدانید
deferrizing
لوچه
بااسکنه تراشیدن
معنی کردن
immovableness
ساغرکش
جستوجوی دقیق
officer's mess
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ظروف افسر
جستوجوی همآوا
Reserve Officers Training Corps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپاه پاسداران افسران
affixers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیشرها