حذف کردن، از قلم انداختن، فروگذار کردن، انداختن
مادرم، بخانه برگشتن، خانه دادن، منزل دادن
عامد
hammed، بطور اغراق امیزی عمل کردن
در میان، وسط
امیر
از بین می رود، از قلم انداختن، حذف کردن، فروگذار کردن، انداختن
حذف شده است، محذوف
از دست دادن
اوتیسیس
نادیده گرفتن، از قلم انداختن، حذف کردن، فروگذار کردن، انداختن
omit
delete, omit
elide, eliminate, expunge, omit
fail, omit, slack, spare, neglect
fail, neglect, omit, shirk, spare
استفراغ، قی کردن، استفراغ کردن، هراشیدن، بر گرداندن
upvomit
evomit
تسلیم شدن
استفراغ سیاه