کامگیری یکشبهone night standواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای که در آن کامش صرفاً در یک نوبت و غالباً در شب است و بعد از آن ادامه پیدا نمیکند
nightدیکشنری انگلیسی به فارسیشب، شب هنگام، تاریکی، غروب، برنامه شبانه، خادم حبش، لیل، نزدیک بوقت خواب
کامگیری یکشبهone night standواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای که در آن کامش صرفاً در یک نوبت و غالباً در شب است و بعد از آن ادامه پیدا نمیکند