25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
التنظيم
reorganization
reorganizations
organises
organizes
نادادنی
بیشتر بدانید
ballahoo
descamisado
آلک
آماس کاسه زانو (پزشکی)
مادۀ عطروطعمدهنده
fetoscope
جستوجوی دقیق
organizable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازماندهی، قابل تشکیلات دادن، سر و صورت دادنی
جستوجوی همقافیه
inorganizable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر قابل تنظیم
unorganizable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر قابل تنظیم