فراموشی
طلسم، پر شکوفه، شکوفان، غنا
هابلوم . (اِخ ) یکی از سلاطین سلسله ٔ گوتی که دو سال سلطنت کرده است .
انسداد
برنامه ریزی نشده
از بین بردن، بریدن و خارج کردن، از بیخ کندن، قطع کردن
پرطرفدار
عجیب و غریب