حویطبلغتنامه دهخداحویطب . [ ح ُ وَ طِ ] (اِخ ) ابن عبدالعزی . از معاهدین کفار قریش در مخالفت با پیغمبر اسلام . رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 139، 174 و تاریخ گزیده و تاریخ اسلام ص <span class="hl"
هوتیلغتنامه دهخداهوتی . (اِخ ) مرکز دهستان سرمشک از بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت . دارای 140 تن سکنه ، آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
outgoدیکشنری انگلیسی به فارسیبیرون رفتن، مخرج، هزینه، خرج، خروج، عزیمت، جلو زدن، سبقت گرفتن، سبقت جستن