خارج از کشور، خارجی، بیگانه، انطرف دریا، متعلق بماوراء دریاها
oversay
نظارت، مباشرت کردن بر
مخالف، بیزار، متنفر، برخلاف میل
overcheap
در خارج از کشور، خارج، خارجه
جستجوی پیشرفته
overseased
خارجی
تعویض
تلگراف خارج از کشور