گویمیزکpool, pocket billiards, pool billiardsواژههای مصوب فرهنگستانگونهای گویمیز که با گوی و چوب روی میزی مشابه میز گویمیز، اما کوچکتر از آن، بازی میشود
نُهگویnine ball, nine-ball poolواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گویمیزک که با نه گوی رنگی، که از یک تا نُه شمارهگذاری شدهاند، بازی میشود
هشتگویeight ball, eight-ball poolواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گویمیزک که با پانزده گوی رنگی و یک گوی ضربه بازی میشود و در آن گوی سیاه، که شمارۀ هشت است، آخرین گویی است که در سبد میاندازند
paleدیکشنری انگلیسی به فارسیکم رنگ، نرده، حصار دفاعی، دفاع، قلمرو حدود، رنگ پریده شدن، رنگ رفتن، احاطه کردن، میله دار کردن، در میان نرده محصور کردن، رنگ پریده، زرد، پژمرده، بی نور، رنگ رفته