paleدیکشنری انگلیسی به فارسیکم رنگ، نرده، حصار دفاعی، دفاع، قلمرو حدود، رنگ پریده شدن، رنگ رفتن، احاطه کردن، میله دار کردن، در میان نرده محصور کردن، رنگ پریده، زرد، پژمرده، بی نور، رنگ رفته
درمان تسکینیpalliative treatment, palliative care, palliative therapyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی درمان با هدف کاهش و تسکین درد و فشار روانی آن و نه علاج بیماری