palmدیکشنری انگلیسی به فارسینخل، نخل خرما، وجب، نشانه پیروزی، کامیابی، کف دست انسان، کف پای پستانداران، کف هر چیزی، کش رفتن، رشوه دادن، با کف دست لمس کردن
palmsدیکشنری انگلیسی به فارسیکف دست ها، نخل، نخل خرما، وجب، نشانه پیروزی، کامیابی، کف دست انسان، کف پای پستانداران، کف هر چیزی، کش رفتن، رشوه دادن، با کف دست لمس کردن