25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
pardon
عفو
pardoning
pardoned
دلجویی کردن
remissions
بیشتر بدانید
پرآزرم
vectored
tank car
subpastor
racking
غرقی
جستوجوی دقیق
pardons
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عفو، بخشش، پوزش، گذشت، فرمان عفو، حکم، امرزش، بخشیدن، معذرت خواستن