partakeدیکشنری انگلیسی به فارسیبخور، شریک شدن، شرکت کردن، سهیم بودن در، سهم بردن، بهره داشتن، قسمت بردن
partookدیکشنری انگلیسی به فارسیتقسیم کرد، شریک شدن، شرکت کردن، سهیم بودن در، سهم بردن، بهره داشتن، قسمت بردن
partakenدیکشنری انگلیسی به فارسیاشتراک، شریک شدن، شرکت کردن، سهیم بودن در، سهم بردن، بهره داشتن، قسمت بردن
partakesدیکشنری انگلیسی به فارسیشرکت می کند، شریک شدن، شرکت کردن، سهیم بودن در، سهم بردن، بهره داشتن، قسمت بردن
partakenدیکشنری انگلیسی به فارسیاشتراک، شریک شدن، شرکت کردن، سهیم بودن در، سهم بردن، بهره داشتن، قسمت بردن
partakesدیکشنری انگلیسی به فارسیشرکت می کند، شریک شدن، شرکت کردن، سهیم بودن در، سهم بردن، بهره داشتن، قسمت بردن