تند تند
آشفتگی، لب را بزیر اویختن، اخم کردن، لب ولوچه را جمع کردن
گذراندن، عبور، مرگ، گذرنده، مرور، در گذشت، فانی، زود گذر، بالغ بر
چسباندن، چسبیدن، چسب زدن به
پتنت، دوری، بشقاب نان عشای ربانی
پنگ، اضطراب سخت و ناگهانی، درد، درد سخت، سوزش ناگهانی، حمله سخت
pitapatting
اسپاتینگ، کشمکش کردن