pealedدیکشنری انگلیسی به فارسیانعطاف پذیر، ترق و تروق کردن، هیاهو و غوغا کردن، صدای گوشخراش دادن، غریدن
pileدیکشنری انگلیسی به فارسیتوده، ستون، کپه، پایه، کومه، مقدار زیاد، کرک، پارچه خزنما، ستون لنگرگاه، ستون پل، پرز قالی وغیره، توده کردن، کومه کردن، اندوختن