اجازه دادن، مجاز کردن، روا کردن، ندیده گرفتن، ترخیص کردن
نفوذ، نفوذ کردن، سرایت کردن، نشت کردن
جایگزین کردن، جای گرداندن، قلب کردن، تغییر دادن، پس و پیش کردن
نفوذ، تراوش، نشت، نشد، سرایت
ارمنی
نفوذپذیری