perspectiveدیکشنری انگلیسی به فارسیچشم انداز، منظر، دید، لحاظ، منظره، جنبه فکری، روشن بینی، بینایی، سعه نظر، مناظر و مرایا، مال اندیشی، تجسم شی، خطور فکر، دیدانداز
دیدگاه زیستشناختیbiological perspectiveواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی که در آن عوامل روانشناختی برمبنای زیستشناسی تبیین و تحلیل میشوند
پرتو تصویرimage ray, perspective rayواژههای مصوب فرهنگستانخط مستقیمی که نقطهای در فضای شیء یا فضای تصویر را به مرکز تصویر وصل میکند
نمای نقشی جملهfunctional sentence perspective, FSPواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای برای توصیف ساخت اطلاعی جمله
دیدگاه زیستشناختیbiological perspectiveواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی که در آن عوامل روانشناختی برمبنای زیستشناسی تبیین و تحلیل میشوند