پرهیز
phoresis
پروز
فریزرها، فریسی، زهد فروش
از بین می رود، نابود کردن، هلاک شدن، مردن، تلف شدن
پارسیس، فلج عضلانی، ضعف عضلانی، فلج خفیف، فلج ناقص
پلاسمافرزه
پلاکت پوسیدگی