25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
خون بییتن
حجام
phlebotomies
فصد
حجام
حَجومت
بیشتر بدانید
lexical meaning
سرداب
گوریدن
unexterminated
مخنده
جَرَيْنَ بِـ
جستوجوی دقیق
phlebotomize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلبوتومیز کردن، خون گرفتن، رگ زدن، خون گرفتن از، حجامت کردن
جستوجوی همآوا
phlebotomise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلبوتومیس