25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
بیشتر بدانید
دارو دادن به میزان خاص
فرضية
جرت بخاردن
unhalved
splanchnological
نااستوار
جستوجوی دقیق
pirogen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
pirogen
جستوجوی همآوا
pyrogen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصاره، عنصر قابل اشتعال، برق، ماده تب اور
تبزا1
pyrogen
واژههای مصوب فرهنگستان
مادهای که سبب تب میشود متـ . مادة تبزا
pyrazin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیازین