placent
قرار دادن، جای دادن، گذاشتن، گماردن، در محلی گذاردن
انعطاف پذیر، نرم، خم شو، راضی شو، زود راضی شو، دمدمی مزاج، تاشو
گیاه گوشت گاو
گیاه تارو
کارخانه توپخانه
جسمانی
placentoid
placentitis
placentoma
جسمی، وابسته به جفت
غیر صمیمانه
بی وقفه
overcomplacent
خودخواهانه، از خود راضی، خود خوشایند