planeدیکشنری انگلیسی به فارسیسطح، هواپیما، صفحه، پرواز، سطح تراز، جهش شبیه پرواز، رنده کردن، با رنده صاف کردن، صاف کردن، مسطح، مستوی، صاف، هموار
تختهسهپایهplane table/ planetableواژههای مصوب فرهنگستانتختهرسمی که همراه با یک راستایاب برای برداشتهای نقشهبرداری بر یک سهپایه استوار میشود
planeدیکشنری انگلیسی به فارسیسطح، هواپیما، صفحه، پرواز، سطح تراز، جهش شبیه پرواز، رنده کردن، با رنده صاف کردن، صاف کردن، مسطح، مستوی، صاف، هموار