pleasureدیکشنری انگلیسی به فارسیلذت، خوشی، عیش، انبساط، شهوترانی، کیف، خوش وقتی، لذت بردن، خوشایند بودن
باغ سرگرمیpleasure garden,pleasure groundواژههای مصوب فرهنگستانباغ یا هر محل عمومی برای تفرّج که بهدلیل عرضة انواع سرگرمیها با بوستانهای شهری تفاوت دارد
pleasureدیکشنری انگلیسی به فارسیلذت، خوشی، عیش، انبساط، شهوترانی، کیف، خوش وقتی، لذت بردن، خوشایند بودن
pleasureدیکشنری انگلیسی به فارسیلذت، خوشی، عیش، انبساط، شهوترانی، کیف، خوش وقتی، لذت بردن، خوشایند بودن