پلیدن، چین چین کردن، تاه زده
پودینگ، چین دار کردن، پیچیدن گیسو، تاه زدن
خوش، موجب مسرت، باصفا، خوش ایند، بشاش، دلگشا
تمیز کردن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن، در هم بافتن
پالت، نقشه کشیدن
آبکاری، ابکاری فلزی، روکشی با سیم و زر و غیره