مهر و مومseal, plomb (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانقطعه سرب یا موم آبشدهای که برای جلوگیری از دستکاری و سوءاستفاده به سر پاکت یا در مغازه یا خانه یا مکان دیگری مهر شود
plumbsدیکشنری انگلیسی به فارسیغارها، ژرف پیما، شاقول عمودی، گلوله سربی، عمود بودن، با شاقول ازمودن، لوله کشی کردن، ژرف یابی کردن، عمق پیمودن، عمودیقرار دادن، شاقولی افتادن، با سرب مهر و موم کردن
plumbدیکشنری انگلیسی به فارسیولنتاین، ژرف پیما، شاقول عمودی، گلوله سربی، عمود بودن، با شاقول ازمودن، لوله کشی کردن، ژرف یابی کردن، عمق پیمودن، عمودیقرار دادن، شاقولی افتادن، با سرب مهر و موم کردن، بطور عمودی، عمودا، عینا، عمودی، درست
مهر و مومseal, plomb (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانقطعه سرب یا موم آبشدهای که برای جلوگیری از دستکاری و سوءاستفاده به سر پاکت یا در مغازه یا خانه یا مکان دیگری مهر شود