plummetدیکشنری انگلیسی به فارسیافتادن، شاقول، گلوله سربی، وزنه شاقول، ژرف پیما، نازل شدن، سرنگون وارافتادن
شاقول نوریoptical plummetواژههای مصوب فرهنگستاندوربینی کوچک با خم نود درجه در ساختمان دستگاه نقشهبرداری که بهکمک آن کاربر میتواند محور اصلی دستگاه را در امتداد قائم نقطۀ ایستگاه قرار دهد
شاقول نوریoptical plummetواژههای مصوب فرهنگستاندوربینی کوچک با خم نود درجه در ساختمان دستگاه نقشهبرداری که بهکمک آن کاربر میتواند محور اصلی دستگاه را در امتداد قائم نقطۀ ایستگاه قرار دهد