عرشۀ پاشنهگاهpoop deckواژههای مصوب فرهنگستانعرشهای بر روی عرشۀ اصلی کشتی که در پاشنه بهگونهای نصب میشود که کاملاً در مقابل آب نفوذناپذیر باشد و عرض کشتی را بهطور کامل در بر گیرد؛ از این عرشه برای افزایش نیروی شناوری استفاده میشود متـ . عرشۀ پاشنه
poopدیکشنری انگلیسی به فارسیکلوچه، کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی، ادم احمق، قورت دادن، تفنگ در کردن، صدای بوق ایجاد کردن، گوزیدن، باعقب کشتی تصادم کردن، از نفس افتادن، تمام شدن، باد و گاز معده را خالی کردن
papدیکشنری انگلیسی به فارسیپاپ، نوک پستان، ممه، قله، خوراک نرم و رقیق، خمیر نرم، تفاله گوشت یا سیب، هر چیزی شبیه نوک پستان
poopدیکشنری انگلیسی به فارسیکلوچه، کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی، ادم احمق، قورت دادن، تفنگ در کردن، صدای بوق ایجاد کردن، گوزیدن، باعقب کشتی تصادم کردن، از نفس افتادن، تمام شدن، باد و گاز معده را خالی کردن
poopدیکشنری انگلیسی به فارسیکلوچه، کشتیدم، صدای قلپ، صدای کوتاه، قسمت بلند عقب کشتی، ادم احمق، قورت دادن، تفنگ در کردن، صدای بوق ایجاد کردن، گوزیدن، باعقب کشتی تصادم کردن، از نفس افتادن، تمام شدن، باد و گاز معده را خالی کردن