powderدیکشنری انگلیسی به فارسیپودر، گرد، باروت، پودر صورت، سوده، خاکه، پودر کردن، پودر شدن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن
powderingدیکشنری انگلیسی به فارسیپودر شدن، پودر کردن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن
powderingدیکشنری انگلیسی به فارسیپودر شدن، پودر کردن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن