شکارگری،شکار2predationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برهمکنش بین اندامگانها که در آن یک اندامگان (شکارگر) غذای خود را با خوردن اندامگان دیگر (طعمه) به دست میآورد
تحلیل شکارگریpredation analysisواژههای مصوب فرهنگستانتجزیهوتحلیل روابط متقابل شکار و شکارگر ازطریق مدلسازی ریاضی
جبران شکارگریpredation compensationواژههای مصوب فرهنگستانسازوکاری که در آن جمعیت شکار با وجود تغییر مقدار شکارگری براثر دخالت عوامل دیگر ثابت میماند
شکارگری مثبت،شکار مثبتpositive predationواژههای مصوب فرهنگستانپاسخ مثبت تغییر جمعیت شکارگر به تغییر جمعیت شکار
شکارگری منفی،شکار منفیnegative predationواژههای مصوب فرهنگستانکاهش موضعی جمعیت شکار در پاسخ به افزایش تراکم جمعیت شکارگر
شکارگری مثبت،شکار مثبتpositive predationواژههای مصوب فرهنگستانپاسخ مثبت تغییر جمعیت شکارگر به تغییر جمعیت شکار
شکارگری منفی،شکار منفیnegative predationواژههای مصوب فرهنگستانکاهش موضعی جمعیت شکار در پاسخ به افزایش تراکم جمعیت شکارگر