سوزش، خار، خراش کوچک، خارنوک تیز، نیش، تیر کشیدن، سک زدن، سوزش کردن
زائدهای نوکتیز در سطح برخی اندامها که خار یا خارشاخه نیست
خراشیدگی علف های هرز
سلول خاردار
زخمی، تیغ دار، خراش دهنده، زبر
گلابی دندانه دار
کاج دندانه دار
خسته، تیر کشیدن، سک زدن، سوزش کردن
تپه ماهی
بدون قیمت
قطره قطره
خارها، خار، خراش کوچک، خارنوک تیز، نیش، تیر کشیدن، سک زدن، سوزش کردن
prickle
pricking, prickle
prickle, thorn
prick, prickle
فریبنده