پرولتاریاproletariatواژههای مصوب فرهنگستاناصطلاحی مارکسیستی برای طبقۀ کارگرِ مزدبگیر که دارای وسیلۀ تولید نیست و برای تأمین زندگی نیروی کار خود را میفروشد
استبداد پرولتاریاdictatorship of proletarian, dictatorship of proletariatواژههای مصوب فرهنگستانحکومت جامعهای که در آن پرولتاریا قدرت سیاسی را در دست دارد و به طرف برپایی حکومت سوسیالیسم و کمونیسم پیش میرود
کارگراندیکشنری فارسی به انگلیسیmanpower, crew, labor, proletarian, proletariat, working class, workpeople
استبداد پرولتاریاdictatorship of proletarian, dictatorship of proletariatواژههای مصوب فرهنگستانحکومت جامعهای که در آن پرولتاریا قدرت سیاسی را در دست دارد و به طرف برپایی حکومت سوسیالیسم و کمونیسم پیش میرود