حمایتprotectionواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه فعالیتی که خسارات یا خطرات زیستمحیطی را کاهش دهد یا از بروز آنها جلوگیری کند، اعم از وضع قوانین خاص و مقابله با آسیبها و خطرات ناشی از بیماریها و آفات و آتش و مانند آنها
حفاظت 2protectionواژههای مصوب فرهنگستانحفظ و نگهداری استعداد جنگی یک نیرو بهطوریکه بتواند توان رزمی خود را در زمان و مکان مشخص به کار گیرد
protectionsدیکشنری انگلیسی به فارسیحفاظت، محافظت، حمایت، حفظ، حفاظ، حراست، نیکداشت، تامین نامه، سایه، حجر، سوگیری
حمایت آب منابعsource water protectionواژههای مصوب فرهنگستانجلوگیری از آلودگی دریاچهها و رودخانهها و منابع آب و آبهای زیرزمینی، که سرچشمههای آب شُرب هستند، ازطریق اقداماتی که برای نظارت یا به حداقل رساندن ورود مواد شیمیایی یا آلایندهها به آنها ضروری است
حمایت جامع جنگلintegrated forest protectionواژههای مصوب فرهنگستانبه کار بستن مدیریت جامع آفات در جنگل با تأکید بر پیشگیری
حمایت جنگلforest protectionواژههای مصوب فرهنگستانپیشگیری از آسیبدیدگی جنگل یا کاهش صدمات ناشی از آن در نتیجۀ عوارض اقلیمی یا دخالت انسان و حیوان
دادهبانی پیوستهcontinuous data protectionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ پشتیبانگیری که از دادههای جاری کاربر یک نسخۀ بدل ایجاد میکند اختـ . داپ CDP متـ . پشتیبانگیری آینهای mirroring