میدان آزمونproving ground, testing groundواژههای مصوب فرهنگستانمکانی که در آن تجهیزات یا قطعهای از تجهیزات، مانند تایر، یا نظریهای آزموده میشود
میدان آزمون مجازیvirtual proving ground, VPGواژههای مصوب فرهنگستانابزاری تحلیلی که با ارتقای ابزارهای سنتی مهندسی بهکمک رایانه ایجاد میشود و تنها برای تحلیل و طراحیهای اولیه به کار میرود
improvingدیکشنری انگلیسی به فارسیبهبود می یابد، بهتر کردن، اصلاح کردن، بهبودی دادن، پیشرفت کردن، بهبودی یافتن، اصلاحات کردن، تکمیل کردن