pulpsدیکشنری انگلیسی به فارسیخمیر، خمیر کاغذ، حالت خمیری، مغز ساقه، مغز نیشکر، جسم خمیر مانند، خمیر کردن، بصورت تفاله دراوردن، گوشتالو شدن
pulpدیکشنری انگلیسی به فارسیپالپ، خمیر کاغذ، حالت خمیری، مغز ساقه، مغز نیشکر، جسم خمیر مانند، خمیر کردن، بصورت تفاله دراوردن، گوشتالو شدن