خراب، خر خر کردن
خالص، پوره کردن
جیغ کشیدن
پرنده، متعفن، فاسد
ریخته، ریختن، جاری شدن، پاشیدن، روان ساختن، افشاندن، باریدن
خالص
کوتاه مدت
موجب شد، مهمیزدار
prespurred
نا امید کننده