quarryدیکشنری انگلیسی به فارسیمعدن، معدن سنگ، شکار، صید، منبع، لاشه شکار، توده انباشته، شیشه آلماسی چهارگوش، اشکار کردن
مراقبت سالمندانelder care, senior careواژههای مصوب فرهنگستانمراقبتهایی که به سالمندان در محل زندگی آنها ارائه میشود
مراقبتهای سرپاییoutpatient care, ambulatory careواژههای مصوب فرهنگستانمراقبتهای پزشکی که در مراکز درمانی به بیماران سرپایی ارائه میشود
معدنکاری سطحیquarryingواژههای مصوب فرهنگستاناستخراج سنگ ساختمانی یا دیگر مواد غیرفلزی ارزشمند از معدن سطحی