quoiting، افکندن
ترک، ول کردن، تسلیم شدن، دست کشیدن از، منصرف شدن
نقل قول، نقل قول کردن، مظنه دادن، نقل کردن، ایراد کردن، نقل بیان کردن
coing
quoin، سنگ نبش، گوشه، آجر نبش، سنگ زاویه، کنج، گوه
تلاش کردن، جستجو کردن