rabbleدیکشنری انگلیسی به فارسیخرگوش، اراذل و اوباش، ازدحام، توده مردم پست، دسته، توده طبقات پست، با اراذل و اوباش حمله کردن به
grabbleدیکشنری انگلیسی به فارسیچنگ زدن، با دست ماهی گرفتن، کورمالی کردن، پهن نشستن، با دست پی چیزی گشتن
brabbleدیکشنری انگلیسی به فارسیخرگوش، دعوا، بحی، سر و صدا، جنجال کردن، مشاجره کردن، سروصدا کردن، سرشاخ کردن