25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
railroaded
railroad
سکة الحديد
railroader
مترو
را آهِن
بیشتر بدانید
علی
stallment
ابوزکریا
صاف کردن
تاخت زدن
پیدایی
جستوجوی دقیق
railroading
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راه آهن، پاپوش درست کردن، با راهاهن فرستادن یا سفر کردن
جستوجوی متن
راه آهن سازی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
railroading
شتاب کاری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
railroading
مدیریت راه آهن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
railroading