آبماندrainfall loss, rainfall abstractionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از بارندگی حاصل از توفان که در حوضۀ آبریز میماند و در رَواناب مستقیم سهم ندارد متـ . توفماند storm loss
فزونآبrainfall excess, excess waterواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از بارش که بهصورت رَواناب مستقیم به مجراهای آب میرسد متـ . بارندگی مؤثر effective rainfall بارش مؤثر 2 effective precipitation 2 توفباران خالص net storm rain
بارش همرَفتیconvective precipitation, convectional rainfall, convectional precipitationواژههای مصوب فرهنگستانبارش ناشی از حرکت همرَفتی در جوّ
آبماندrainfall loss, rainfall abstractionواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از بارندگی حاصل از توفان که در حوضۀ آبریز میماند و در رَواناب مستقیم سهم ندارد متـ . توفماند storm loss
فزونآبrainfall excess, excess waterواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از بارش که بهصورت رَواناب مستقیم به مجراهای آب میرسد متـ . بارندگی مؤثر effective rainfall بارش مؤثر 2 effective precipitation 2 توفباران خالص net storm rain
بارش همرَفتیconvective precipitation, convectional rainfall, convectional precipitationواژههای مصوب فرهنگستانبارش ناشی از حرکت همرَفتی در جوّ
فزونآبrainfall excess, excess waterواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از بارش که بهصورت رَواناب مستقیم به مجراهای آب میرسد متـ . بارندگی مؤثر effective rainfall بارش مؤثر 2 effective precipitation 2 توفباران خالص net storm rain