بهبُردfiring range, shooting range, gun rangeواژههای مصوب فرهنگستانفاصلهای از هدف که از آن میتوان بهطور مؤثر به سمت هدف شلیک کرد
گسترۀ کِشَندtide range, range of tide, tidal rangeواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف ارتفاع میان یک فراکِشَند و فروکِشَند متوالی
فاصلهنماrange ring, range markerواژههای مصوب فرهنگستاندایره یا کمانی که در صفحۀ نمایشِ نشانگر موقعیت راداری، فاصلۀ هدف را نشان میدهد
جعبهدندة دودامنهdual-range gearbox, dual-range transmissionواژههای مصوب فرهنگستانجعبهدندهای با دو مجموعه نسبتسرعت سبک و سنگین برای کاربریهای جادهای و برونجادهای