rantدیکشنری انگلیسی به فارسیبیهوده گویی، یاوهسرایی، عبارت سازی، لفاظی کردن، بیهوده گفتن، یاوه سرایی کردن
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده
randدیکشنری انگلیسی به فارسیرند، حاشیه، برامدگی لبه طبقات سنگ، لبه، مرز، کنار، نوار، تسمهء اهنی، تکه دراز گوشت