لغتنامه دهخدا
راووق . (ع اِ) راوق . پالونه . (از شرفنامه ٔ منیری ) (دهار) (مهذب الاسماء). منیری در شرفنامه ذیل «راوق » گوید: «این کلمه عربیست و تلفظ آن راووق است و بمعنی صافی است یعنی آنچه بوسیله ٔ آن مایعات را تمیز و صاف کنند». مِصفات . (یادداشت مؤلف ). || شراب صافی :</s