عقب نشینی
عقب نشینی کرد، عقب نشستن، عقب رفتن، عقب نشینی کردن
نادر بودن، کمیابی، ندرت، نایابی، کمی، تحفه، چیز کمیاب، نادره
کمیاب
retreater
( ~.) [ فر - تر. ] (اِفا.) 1 - گزارش گر. 2 - خبرچین ، جاسوس .