سرکوبگر، شوریدن، طغیان کردن، یاغی گری کردن، تمرد کردن، سرکشی کردن
روبلینگ
ریملینگ
شورش، طغیان، سرکشی، عصیان، تمرد، عناد
جبران کردن
جان روبلینگ