recoilدیکشنری انگلیسی به فارسیپس زدن، واکنش داشتن بر، بحال خود برگشتن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن
رقللغتنامه دهخدارقل . [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رَقلَة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رقلة شود.