recreatingدیکشنری انگلیسی به فارسیبازسازی، از نو خلق کردن، تمدد اعصاب کردن، تفریح کردن، تفریح دادن، وسیله تفریح را فراهم کردن
جنگلگَردیforest recreationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گردشگری مبتنی بر تفریح در جنگل مانند راهنوردی و اردوزنی