ردیدلغتنامه دهخداردید. [رَ ] (ع ص ) مرد قبیح و زشت . ج ، رُدُد. (ناظم الاطباء). || سحاب ردید؛ ابر باران ریخته . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).