جنبش اصلاح دینReformationواژههای مصوب فرهنگستانجنبشی مذهبی که در اروپای غربی قرن شانزدهم برای اصلاح مذهب کاتولیک آغاز شد و به محدود کردن جایگاه کلیسا و ایجاد مذهب پروتستان انجامید
اصلاحدیکشنری فارسی به انگلیسیalteration, correction, improvement, modification, rectification, refinement, reform, reformation, revision
بازسازیدیکشنری فارسی به انگلیسیmend, mending, overhaul, reconstruction, redevelopment, reformation, regeneration, rehabilitation, remake, renewal, repair, restoration