rimدیکشنری انگلیسی به فارسیلبه، دیواره، قاب عینک، دوره دار کردن، زهوار گذاشتن، لبه داریا حاشیه دار کردن
رم کردنگویش اصفهانی تکیه ای: ram bekeri طاری: ram kard(mun) طامه ای: ram kardan طرقی: rem kardmun کشه ای: ram kardmun نطنزی: ram kardan
تصفیة بزرگ پیکارPicard's great theorem,Ficard’s big theoremواژههای مصوب فرهنگستانقضیهای در آنالیز مختلط مبنی بر اینکه تحدید یک تابع تحلیلی به هر همسایگی از یک نقطة تکین اساسی آن تابع، همة مقادیر به استثنای احتمالاً یک مقدار را اختیار میکند
حکمconclusion, conclusion of a theoremواژههای مصوب فرهنگستاندر یک قضیه، گزارهای که از فرضهای آن نتیجه میشود