respectدیکشنری انگلیسی به فارسیتوجه، احترام، رابطه، نسبت، حرمت، حیث، عزت، رجوع، تکریم، بزرگداشت، حیثیت، احترام گذاشتن به، محترم داشتن، بزرگداشتن
repeatsدیکشنری انگلیسی به فارسیتکرار می شود، تکرار، باز گو، تجدید، باز انجام، تکرار شدن، دوباره گفتن، تکرار کردن، دوباره انجام دادن، دوباره ساختن، باز گفتن، باز گو کردن